فعالیت مغز در سطح شبکه می‌تواند انواع خاصی از بیماری‌های روانی را شناسایی کند

به گزارش ساینس‌دیلی، در آمریکا تقریبا از هر پنج فرد بالغ، یک نفر به بیماری‌های روانی مبتلا است. بیماری‌های روانی شدید باعث می‌شود که مغز در مواجهه با حالات شناختی پرتلاش مانند متمرکز کردن توجه در طولانی مدت سبب ایجاد تمایز بین دو چیز که جداسازی آنها دشوار است و پاسخ سریع به اطلاعاتی که سریع اتفاق می‌افتد، می‌شود.

یافته‌های این مطالعه که در مجله “Journal of Neural Engineering” منتشر شد، نشان می‌دهد پژوهشگران می‌توانند توانایی بیماران در مدیریت علائم بیماری روانی را بهبود بخشند.

تحقیقات قبلی نشان داد که اعمال تحریک الکتریکی در زمان مناسب، به مغز بیمار مبتلا به یک بیماری روانی شدید کمک می‌کند تا بتواند کارهای دشوار را انجام دهد. با این حال، این کار در یک آزمایشگاه و فارغ از پیچیدگی‌های فعالیت‌های دنیای واقعی زندگی روزمره انجام شد.

“آلیک ویج”(Alik Widge) نویسنده ارشد این مطالعه و استاد دانشکده روانپزشکی دانشگاه مینه سوتا و محققان “بیمارستان عمومی ماساچوست”(MGH) و “دانشگاه براون”(Brown University) نخستین افرادی بودند که فعالیت مغز بیماران را تجزیه و تحلیل کردند تا دقیقاً وقتی بیمار متمرکز است و توجه آنها به طور کامل بر روی چیزی قرار دارد را با زمانیکه او در حال استراحت است، مقایسه کنند.

طی این مطالعه، پژوهشگران بیمارانی را که به دلیل ابتلا به صرع شدید تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند و الکترودهای اندازه گیری در نواحی مربوط به مغز آنها کاشته شده بود، مورد مطالعه قرار دادند.

پژوهشگران پس از بررسی‌ها دریافتند که امضاها و الگوریتم‌های خاص می‌توانند برای زمانی که شخصی متمرکز است و واقعاً در حال تلاش برای انجام یک کار که برای آنها سخت است، قرار دارد نشان دهنده این است که آنها می‌توانند از تحریک الکتریکی برای اعمال فشار بیشتر استفاده کنند.

این مطالعه همچنین نشان داد که هیچ منطقه واحدی از مغز وجود ندارد که بتواند بگوید فردی در چه حالتی متمرکز و پر تلاش است. به منظور تشخیص زمانی که بیمار شروع به تمرکز روی یک کار شناختی می‌کرد، محققان مجبور بودند اطلاعات را در سطح شبکه تحلیل کنند. آنها قصد داشتند دریابند چگونه فعالیت یک منطقه مغز با فعالیت منطقه دیگر هماهنگ است.

“نیکول پروونزا”(Nicole Provenza) یکی از پژوهشگران از دانشگاه براون گفت: با استفاده از همان سیگنال‌های عصبی که می‌توانند تحریک عمیق مغزی تطبیقی را به همراه داشته باشند، نشان داده‌ایم که می‌توان حالت‌های روانی را که ممکن است در “نظریه بسته کنترل”(closed-loop control) هستند، تشخیص داد. امیدواریم که این کار نهایتا به توسعه روش‌های درمانی مؤثرتر برای تحریک مغز برای بیماری‌های روانی کمک کند.

ویج در انتها افزود: ما می‌خواهیم رویکرد بیمار محور را برای درمان بیماری روانی در پیش گیریم. کار یک محرک این نیست که علائم را از بین ببرد، کار آن کمک به بیمار است تا علائم خود را مدیریت کند.

منبع: ایسنا