ما (انسان ها) دوست داریم، کسانی در اطرافمان باشند که شبیه ما هستند. اگر باورها و عقیدههای کسی با ما شبیه باشد، احتمالاً به او بیشتر علاقه خواهیم داشت و میل خواهیم داشت که با او دوست شویم.
ما به صورت ناخودآگاه و ناخواسته، هر چیزی را که با باورهای ما یا نگرشهای ما به جهان اطراف در تضاد باشد، کنار میگذاریم. یا اگر بخواهیم به شکل دیگر بگوییم، ما اطرافمان را با اطلاعات و افرادی پر میکنیم که مدل ذهنی فعلی ما را تایید کنند.
ذهن ما، اطلاعاتی را که همجهتش باشد مورد توجه قرار میدهد و از اطلاعاتی که با دانستهها و مفروضات فعلیاش در تضاد است، میگریزد.
این یک خطای ذهنی/شناختی است که به آن Self Confirmation Bias یا خطای تایید خود، گفته میشود.
بگذارید مثال های ملموسی در این زمینه بزنم:
مثلا ما می گوییم که ژاپنی ها باهوش نیستند، یا میگوییم که آلمانی ها خیلی منظمند اگر به آن جا سفر کنیم ویا با تیمی ژاپنی و یا آلمانی تعامل داشته باشیم. ذهن ما اطلاعات، رخدادها و رفتارهای خلاف با این ایده را فیلتر می کند و در جستجوی نمونههای بیشتری در تایید حرف خود پیدا میکند.
یک مثال دیگر ؛یک موبایل می خریم و بعد می بینیم که خیلی های دیگر هم این موبایل را خریده اند. قبلاً این موبایل ها بوده اند اما مغز آنها را بیاهمیت، تلقی و فیلتر میکرده. اما حالا که ما آن موبایل را انتخاب کردهایم، برایمان مهم و جذاب است که ببینیم دیگران هم، سلیقهی ما را تایید و انتخاب کردهاند. پس دیگر آن را فیلتر نمیکنیم!
و آخرین مثال، اگر کسی اصلاح طلب باشد معمولا روزنامه ها وسایت های ایکس و ایگرگ را می خواند و اگر اصول گرا به منابع دیگر مراجعه میکند. این نکته نشان می دهد که ذهن ما به جای آن که در جستجوی حقیقت باشد، در جستجوی آرامش است.
تکنیک های کاربردی درمان و مقابله:
پیش آگاهی و یادآوری مداوم؛ ما باید تا زمانی به صورت پیوسته به خودمان یادآوری کنیم که در معرض چنین خطایی هستیم و در هنگام جمعآوری، ارزیابی و تفسیر اطلاعات این قضیه را کنترل کنیم که آیا درصدد تایید باورها و مفروضات قبلی هستیم یا …
- ایجاد فضای نقد منصفانه و صریح را در محیط خانواده و کسبوکارمان.
- کسب اطمینان از وجود یک فرد منتقد در میان اعضای تیمی که می خواهیم تصمیم گیری کنیم.
- استفاده از افراد جوان یا بی اطلاع نسبت به باورهای ما. چرا که ذهن آنان آزاد از قیود ماست.
- استفاده از افراد مستقل مانند متخصصین در خارج از سازمان (مثلا یک مربی یا مشاور)
نویسنده دکتر فواکه