آیا هرچه پیرتر می‌شویم سرعت گذر زمان بیشتر می‌شود؟

مغز انسان دقیقا چگونه گذر زمان را محاسبه می‌کند؟ چرا معمولا نتایج اینقدر تحریف شده است که زمان یا کش می‌آيد و یا مثل باد می‌گذرد؟ و آیا هرچه پیرتر می‌شویم سرعت گذر زمان بیشتر می‌شود؟

آرماندو یانوچی، طنزنویس، کارگردان و تهیه‌کننده اسکاتلندی، برای تهیه یک مستند رادیویی با عنوان “چرا زمان مثل برق می‌گذرد” به سراغ چند متخصص شامل فیزیکدان، روانشناس و فیلسوف رفته تا از عوامل عاطفی، فیزیکی و فرهنگی پرده بردارند که بر درک ما از زمان تاثیر می‌گذارند. او همچنین از آنها پرسیده که آيا می‌توان کاری کرد که گذر زمان کند شود؟

هر چه بیشتر احساساتی یا برانگیخته باشیم، زمان برایمان کندتر می‌گذرد

روث اوگدن، روانشناس تجربی از دانشگاه لیورپول جان مورز، روی این مطالعه کرده که چگونه سطح عواطف و احساس برانگیختگی، درک ما از زمان را تغییر می‌دهد. در این آزمایش‌ها به شرکت‌کننده‌ها شوک خفیف الکتریکی داده شده یا تصاویری تحریک‌کننده به آنها نشان داده شده و از آنها خواسته شده که تخمین بزنند زمان چگونه گذشته است. وقتی شرکت‌کننده‌ها بسیار برانگیخته بودند، به خصوص با محرک‌های منفی مانند درد یا تصاویر ناخوشایند، قضاوت‌ آنها در مورد گذر زمان طولانی‌تر از رویدادهای خنثی یا آرام بوده است.

روث اوگدن می‌گوید:‌ “وقتی ما بسیار برانگیخته هستیم، وقتی که خیلی عرق می‌ریزیم و ضربان قلب‌ ما خیلی بالا می‌رود، مواردی است که درک زمان برای ما تحریف می‌شود. “

هر چه بیشتر به زمان توجه کنیم کندتر می‌گذرد

عامل بزرگ دیگری که در پژوهش‌های روث پدیدار شده است، میزان توجه ما به زمان است.

اگر در یک میخانه در حال گذران اوقاتی خوش با دوستانمان باشیم، زمان مثل باد می‌گذرد. خانم اوگدن می‌گوید که “این به دلیل آن است که هیچ توجهی به زمان ندارید. ” اما وقتی که حوصله‌مان سر رفته باشد و مدام ساعت را نگاه کنیم، تجربه‌ای کاملا متضاد داریم. به گفته این روانشناس “وقتی که بیش از مواقع عادی به زمان توجه می‌کنیم، می‌بینیم که زمان کش می‌آید. “

تجربه نزدیک به مرگ می‌تواند حس گذر زمان را آهسته‌تر کند

دیوید ایگلمن، متخصص علوم اعصاب از دانشگاه استنفورد، در کودکی از بالای سقف یک خانه سقوط کرده است. اینکه رسیدن به زمین بسیار طولانی به نظرش رسید، الهام‌بخش او برای پژوهش روی این موضوع شد که چگونه تجربه نزدیک به مرگ ممکن است گذر زمان را آهسته‌تر کند.

در یک آزمایش پرهیجان، دیوید شرکت‌کننده‌ها را از سکوهایی به ارتفاع ۴۵‌متر و از عقب به پایین پرت کرد تا ببیند آیا سرعت گذر زمان برای آنها کم می‌شود یا نه. به مچ دست هر کدام از شرکت‌کننده‌ها یک زمان‌سنج بسته شده بود که اطلاعاتی را خیلی سریع نمایش می‌داد. این اطلاعات بسیار سریعتر از چیزی بود که مغز در شرایط عادی می‌تواند تفسیر کند، اما اگر گذر زمان آهسته می‌شد قابل رمزگشایی بود. پس از آزمایش‌های جامع، دیوید و تیمش به نتیجه روشنی رسیدند: “ما دریافتیم که افراد قطعا چیزها را با حرکت آهسته نمی‌بینند. “

وقتی ما در حال تصادف هستیم یا سعی می‌کنیم از یک تصادف اجتناب کنیم، ممکن است زمان آهسته‌تر بگذرد، اما این صرفا ادراک ما از گذر زمان است.

فرهنگ‌های مختلف زمان را متفاوت حس می‌کنند

گمزه آرمان، روانشناس از دانشگاه غرب انگلستان در بریستول، می‌گوید که برخی گروه‌های فرهنگی بیش از دیگران در مورد زمان حساس هستند.

فرهنگ‌های آمریکای شمالی بیشتر مبتنی بر مهلت مشخص انجام کارها هستند. به گفته خانم آرمان “در چنین فرهنگ‌هایی تمرکز بر سریع‌ بودن است و زمان به عنوان یک منبع کمیاب مانند یک کالا دیده می‌شود.

“از سوی دیگر، فرهنگ‌های آسیایی می‌توانند بردبارتر و آهسته‌تر باشند. او می‌گوید که در زادگاهش ترکیه، مردم از افراط به تفریط تغییر مسیر می‌دهند: برای نمونه ناهار دسته جمعی میان ساعات کاری طولانی و کشدار است، اما به محض اینکه آن جمع به دفتر کار باز می‌گردد همه چیز سریع می‌شود. گمزه باور دارد که دلیل آن رویکرد آزادتر آنها به زمان است به خصوص در اوقاتی مثل وقت ناهار، اما در دیگر مواقع مردم در ترکیه آنقدر عجله دارند که به نظر می‌رسد زمان برای آنها خیلی سریع‌تر از بریتانیایی‌های گره‌خورده به زمان می‌گذرد.

خانم آرمان می‌گوید که برای مثال در بریتانیا تجربه سوار شدن به اتوبوس می‌تواند بسیار آرام و آهسته باشد، در حالی که همین تجربه در ترکیه ممکن است یک فرایند پراسترس و سریع باشد، چرا که اگر کمی در پیدا کردن و نشان دادن بلیط تامل کنید، فشار حاصل از عجله مسافران پشت سرتان را حس می‌کنید.

زمان برای مگس‌ها مثل باد می‌گذرد

اندرو جکسون، جانورشناس از ترینیتی کالج دوبلین، روی این مطالعه کرده که جانوران و حشرات چگونه زمان را ادراک می‌کنند. او آزمایشی طراحی کرده است که نرخ سوسوزدن در موجودات مختلف را اندازه می‌گیرد. یعنی توانایی آنها برای اینکه چشمک‌های سریع یک منبع نور سوسوزن را به طور جداگانه تشخیص دهند.

این مقدار برای یک انسان متوسط حدود ۵۰ تا ۶۰ چشمک بر ثانیه است. اما برای حشرات، به طور قابل ملاحظه‌ای سریع‌تر است و بعضی انواع مگس‌ها تا ۲۴۰ چشمک بر ثانیه را هم می‌توانند تشخیص دهند. به این ترتیب مگس‌ها دنیا را به همان اندازه سریع و تند تجربه می‌کنند؛ با این حس که اطلاعات بسیار زیادی در زمان بسیار کوتاهی اتفاق می‌افتد. آقای جکسون می‌گوید که آنها احتمالا می‌توانند از فاصله بسیار دور ببینند که مگس‌کش نزدیک می‌شود و به همین دلیل می‌توانند واکنش سریع نشان دهند و کنار بروند. این جانورشناس می‌گوید:‌ “مانند این است که برای آنها زمان آهسته‌تر می‌گذرد نسبت به آنچه که برای ما به نظر می‌رسد. “

گذر سریع زمان با ریاضیات قابل توضیح است

کیت ییتز، ریاضیدان از دانشگاه بث، باور دارد که می‌توان پدیده تندتر شدن گذر زمان با افزایش سن را به کمک ریاضیات توضیح داد.

اگر ما خاطره‌های زیادی ساخته باشیم، مغز ما فکر می‌کند باید زمان زیادی گذشته باشد. خاطره‌های کمتر به معنای بازه زمانی کوتاه‌تر برای مغز است.

به گفته آقای ییتز “یک نظریه ریاضی می‌گوید که ما یک بازه زمانی را در تناسب با زمانی که تا کنون زیسته‌ایم ادراک می‌کنیم. ” یک سال برای یک بچه دوساله به معنای نیمی از عمر اوست، برای همین است که فاصله‌ بین تولدها به نظر افراد جوان‌تر به اندازه یک عمر طول می‌کشد. وقتی که ده ساله می‌شویم، یک سال معادل ۱۰درصد عمر ماست و بنابراین انتظار برای تولد بعدی قابل‌تحمل‌تر می‌شود.

این ریاضیدان می‌گوید: “این ایده پیشنهاد می‌کند که ادراک زمان با مقیاس لگاریتمی تغییر می‌کند، یا سرعت گذر آن افزایش نمایی دارد. “

هر چقدر خاطرات بیشتری ساخته باشیم، فکر می‌کنیم که زمان بیشتری گذشته است

روث اوگدن باور دارد که حافظه نقشی حیاتی در محاسبه این دارد که زمان چقدر سریع گذشته است. او می‌گوید:‌ “مغز ما از مقدار خاطراتی که ساخته‌ایم برای تخمین زمانی که گذشته است استفاده می‌کند. ” اگر خاطرات زیادی ساخته باشیم مغز ما فکر می‌کند که باید زمان زیادی گذشته باشد. با خاطرات کمتر مغز ما فکر می‌کند که بازه زمانی مورد نظر بسیار کوتاه‌تر بوده است. او مثال می‌زند که احتمالا مسیر رفتن به جایی که پیش از نرفته‌ایم، از نظر زمانی طولانی‌تر از مسیر برگشت از همان مکان به نظرمان می‌رسد. چرا که در هنگام رسیدن به آن مکان مغز ما باید خاطره‌های جدید زیادی را ثبت کند، در حالی که در مسیر بازگشت مغز ما فعالیت زیادی نخواهد داشت.

دیوید ایگلمن می‌گوید که این فریبکاری حافظه توضیح می‌دهد که چرا زمان با افزایش سن سریع‌تر می‌گذرد. “در دوران کودکی شما مدام در حال ساختن خاطره‌های جدید درباره همه چیز هستید … وقتی سن شما بالاتر می‌رود به طور کلی دنیا را می‌شناسید و اینکه چگونه کار می‌کند، بنابراین مغز شما لازم ندارد که چیزها را به اندازه گذشته به خاطر بسپارد. “

آیا راهی برای توقف تندتر شدن گذر زمان با افزایش سن وجود دارد؟

آدرین بژان، فیزیکدان و استاد مهندسی مکانیک از دانشگاه دوک آمریکا، می‌گوید که کلید این مسئله خواب است. یک مغز هشیار و استراحت‌کرده، سریع‌تر عمل می‌کند و زمان برایش کندتر می‌گذرد. به گفته این فیزیکدان “پرهیز از خستگی مفرط، تکنیکی است که برای تمام مراحل زندگی کار می‌کند. “

کریستوف هورل، فیلسوف ذهن و روانشناسی از دانشگاه واریک، فکر می‌کند که به نفع ماست اگر تمام فهم‌ خود از چگونگی گذر زمان را تغییر دهیم. او می‌گوید:‌”اگر نسبت به زمان خنثی شویم، یعنی به رویدادهای گذشته و حال و آینده با اهمیت یکسان فکر کنیم، می‌تواند تاثیر مثبتی بر سلامت روانی ما داشته باشد. “این تغییر ذهنیت می‌تواند ما را از قید زمان رها کند، چه مثل باد بگذرد و چه کش بیاید.

دیوید ایگلمن باور دارد که راز این معما در تجربه‌های تازه نهفته است. او می‌گوید:‌ “مغز ساز و کاری دارد که سرکوب تکرار نامیده می‌شود. ” اگر کار یکسانی را بارها و بارها انجام دهیم، مغز ما انرژی کمتر و کمتری صرف آن می‌کند. وقتی با چیز جدیدی آشنا می‌شویم،‌ مغز ما انرژی بیشتری صرف می‌کند و این با تخمین مدت زمان تناظر دارد. “نکته کلیدی در همه سنین آن است که مطمئن باشید به دنبال انجام کارهای جدید هستید. “

آیا با تجربه رویدادهای تازه و سرگرم‌کننده زمان مثل باد نمی‌گذرد؟ در زمان حال و هنگام تجربه آن رویدادها شاید اینطور باشد، اما با نگاه به گذشته به نظر می‌رسد که این وقایع بسیار طولانی‌ترگذشته‌اند، به دلیل همه خاطره‌های تازه‌ای که در مسیر تجربه آنها ساخته‌ایم.