پژوهشگران “دانشگاه ویرجینیای غربی”(West Virginia University) ایالات متحده آمریکا در مطالعه اخیر خود یافتهاند سکته مغزی بر “میکروبیوم روده”(gut microbiome) تأثیرات خاصی دارد.
به گزارش گیزمگ، در مطالعهای که اخیراً در “کنفرانس بین المللی سکته مغزی”(International Stroke Conference) ارائه شده است، دانشمندان دانشکده پزشکی “دانشگاه ویرجینیای غربی” اظهار کردند در آزمایشات اخیرشان بر روی حیوانات دریافتهاند پس از سکته مغزی، تغییرات خاصی در میکروبیوم حیوانات رخ داده است و این تغییرات تا چند هفته پس از سکته مغزی ادامه داشته است.
سکته مغزی نوعی اختلال نورولوژیک ناگهانی است که به دنبال آن خون رسانی به ناحیهای که دچار سکته مغزی شده است مختل میشود. به بیانی دیگر اگر خونرسانی به قسمتی از مغز دچار اختلال شده و متوقف گردد این قسمت از مغز دیگر نمیتواند عملکرد طبیعی خود را داشته باشد. این وضعیت را اصطلاحاً سکته مغزی مینامند.
هدف اصلی پژوهشگران در این مطالعه بررسی اثرات طولانی مدت سکته مغزی بر میکروبیوم بود. تحقیقات پیشین همین گروه از پژوهشگران نشان داده بود که سکته مغزی اثر فوری بر میکروبیوم دارد اما تا چه مدت این اثرات باقی میمانند، مشخص نیست.
با استفاده از مدلهای حیوانی، پژوهشگران آزمایشهای میکروبیومی را سه روز، دو هفته و چهار هفته پس از سکته انجام دادند.
ریز اندامگان همزیست یا ریزسازوارگان همزیست یا میکروبیوم(Microbiome یا Microbiota ) به معنای کلی و فراگیر به زیستبوم ریزاندامگان، همه ژنها و توده یاختهای ریز اندامگان با در نظر نگرفتن سرده و گونهی آنها، مستقر در یک بخش ویژه را گویند. ریز اندامگان همزیست، رابطه همزیستی با جانور میزبان دارند. این به این معنی است که این ریزاندامگان هم میتوانند همسفره باشند، هم بیماریزا. مثلاً به تمامی باکتریها، قارچها و دیگر انواع میکروبهایی که بطور بومی در پوست انسان زندگی میکنند، میکروبیوم پوست میگویند. بزرگترین میکروبیوم بدن انسان، میکروبیوم دستگاه گوارش تحتانی و بطور خاص روده بزرگ میباشد.
پژوهشگران پس از آزمایشات متوجه تغییرات قابل توجهی در تعداد باکتریها شدند برای مثال آنها شاهد کاهش قابل توجه باکتری “Bifidobacteriaceae” شدند.
باکتری “Bifidobacteriaceae” یک باکتری رایج در پروبیوتیکها است که تا چهار پیش قبل از سکته مغزی، تعداد آن بسیار زیاد بود کاهش قابل ملاحظهای داشت و این در حالی است که پژوهشگران شاهد افزایش “هلیکوباکتر ” (Helicobacteraceae) بودند.
هلیکوباکتر یکی از سردههای شاخه پروتئوباکتریا، رده “اپسیلونپروتئوباکتریا”(Epsilonproteobacteria) است. این باکتری گرم منفی کم هوازی و تاژکدار میباشد که برخی از گونههای آن بیماریزا هستند.
یکی دیگر از مواردی که پژوهشگران متوجه شدند این بود که پس از سکته تغییراتی در نسبت “فیرمیکوتها”(Firmicutes) به “باکتروئیدها”(Bacteriodetes) نیز رخ داد. یکی دیگر از تغییرات پس از سکته مغزی در رابطه با Firmicutes-to-Bacteriodetes دیده شد. عدم تعادل در نسبت بین این دو باکتری در انواع مختلف اختلالات متابولیک، از جمله دیابت و چاقی رخ میدهد. دو هفته پس از سکته مغزی این نسبت شش برابر بیشتر از پیش بود. در نقطه چهار هفته پس از سکته، این نسبت کاهش یافته است، اما هنوز هم سه برابر بیشتر از حالت طبیعی بود.
“سفتپوستان”(Firmicutes) شاخهای از باکتریها هستند. اغلب آنها از گروه باکتریهای گرم مثبت هستند. برخی شکل میلهای(باسیل) و برخی شکل کروی(کوکسی) دارند.
باکتروئیدها(Bacteroidetes) نام یک شاخه از حوزه باکتری است. این باکتریها بیهوازی اجباری، گرم منفی، بدون هاگ و استوانهای شکل است. این باکتریها در محیط زیست مانند خاک و آب پراکندهاند و در فلور طبیعی پوست و روده جانداران نیز یافت میشوند. بیهوازی اجباری(Obligate anaerobes) به آن دسته ارگانیسمهایی که در حضور اکسیژن هوا توانایی زندگی ندارند گفته میشود.
یکی دیگر از تغییراتی که پژوهشگران پس از سکته متوجه آن شدند، تغییرات ایجاد شده در بافت روده بود. به طور معمول در حیوانات این بافت ساختاری منظم تقریباً مانند شاخههای مرجانی دارد. با این وجود، تنها پس از نزدیک به ۴ هفته پس از سکته، تغییراتی در ساختار پرزهای روده یا ویلی مشاهده شد.
“پرزهای روده یا ویلی”(villi)، زواید انگشتمانندی میباشند که در لایه اپیتلیال در دیواره روده وجود دارند. پرزها باعث افزایش سطح داخلی دیواره روده شده که به دنبال آن، سطح جذب بیشتر میشود.
“کندیس براون”(Candice Brown) یکی از پژوهشگران این مطالعه گفت: پس از آزمایشات ما دریافتیم پس از سکته مغزی تعداد باکتریهای گرم منفی افزایش مییابد که این موضوع میتواند تأثیرات منفی بر عملکرد مغز داشته باشد.
پژوهشگران بر این باورند که باز هم برای رسیدن به نتیجه نهایی و توسعه درمانهایی برای کنترل عوارض پس از سکته مغزی، آزمایشهای بیشتری لازم است.