نصب اولین چراغ‌های خیابانی در تهران توسط بلدیه (1300 ه.ش)

آشكارا باید پذیرفت كه برق و چگونگی ورود آن به ایران در گام‌های نخست از زمینه‌های مهم اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی محسوب نمی‌شد. این روند شاید بدین خاطر بوده كه برق پدیده صنعتی پیچیده، خطرناك و سرمایه‌بری بود و آینده‌ روشنی نیز برای آن پیش‌بینی نمی‌شد. به همین خاطر میزان اثرپذیری آن نیز در سطح جامعه ناشناخته بود و اهمیت سیاسی نداشت. سیاستمداران سرمایه‌دار و سرمایه‌گذار دوران قاجار را یا به خود جلب نكرد یا آن یكی دو نفری نیز كه بدان پرداختند در میانه راه به آن پشت كردند. از دیگر سو بیگانگان نیز گرایشی كه برای بهره‌گیری و مدیریت (امنیتی- اطلاعاتی) خطوط تلگراف سرتاسری در كشور از خود نشان می‌دادند، در این باره نشان ندادند و مقامات نیز برای برپایی و مدیریت آن سر و دست نشكستند. در نتیجه مسائل مربوط به برق با سكوت یا بی‌اعتنایی روبرو بود.

در اولين سال‌های قرن ۱۳ هجری شمسی، از طرف دولت وقت برای نصب چراغ در کوچه‌ها برای بلديه (شهرداری) دستورالعمل صادر شد. اين چراغ‌ها فانوس‌های ديواری بودند كه در چهار متری از زمين به ديوارچراق برق كوبيده يا روی پايه‌های چدنی نصب می‌شدند. فانوس، محفظه هرم مانندی با كلاهكی باران‌گير داشت كه طرف ديوار آن پوشيده بود و سه طرف ديگر آن شيشه داشت و لامپ داخل اين فانوس قرار می‌گرفت. در هر صد و پنجاه قدم فاصله يك چراغ نصب شده بود.

خيابانهائي كه مطابق اسلوب جديد سيم كشي و روشن شدند عبارتند از: ناصريه، علاء الدوله، باب همايون، چراغ گاز، اسلامبول و چند خيابان ديگر.

 

واژه نور و روشنایی، حس آرامش و امنیت را در ذهن انسان متبادر می‌سازد. حتی رسیدن به نور در ادیان مختلف نیز مترادف رسیدن انسان به رستگاری است. به همین دلیل است که انسان، همواره سعی کرده برای ایجاد امنیت و آرامش محیط زندگی خود را روشن کند و با توجه به همین موضوع است که روشنایی به نمادی از مذاهب بشر تبدیل شده است و نمود آن را می‌توان در اماکن مقدس مشاهده کرد. ایجاد روشنایی در شب‌ها در ابتدایی‌ترین شکل آن با آتش انجام می‌شد و سپس از شمع و چراغ‌های پیه‌سوز استفاده شد که بیشتر محدود به داخل خانه‌ها بود.

رشد و توسعه شهرنشینی باعث شد روشنایی علاوه بر منازل و اماکن مقدس، در خیابان‌ها نیز اهمیت پیدا کند و چراغ‌های نفت‌سوز و گازسوز در خیابان‌های شهر‌های توسعه یافته، نصب شد. اما آنچه باعث تحولی عظیم و شگرف در روشنایی معابر شهر‌ها شد، کشف انرژی الکتریکی و به دنبال آن اختراع لامپ بود.

در اواخر قرن نوزدهم و به سال ۱۸۲۲ میلادی مقارن با ۱۲۶۳ هجری شمسی، توماس ادیسون نخستین موسسه برق تجاری خود را برای تامین روشنایی در یکی از خیابان‌های نیویورک افتتاح کرد.

یک سال پس از آن در حدود سال ۱۲۶۴ شمسی به دستور ناصرالدین شاه قاجار که در اروپا برق را دیده بود، نخستین لامپ‌های برق، کاخ گلستان و تکیه دولت را در تهران روشن نمود، اما با این وجود، استفاده از لامپ برق جنبه‌ی عمومی پیدا نکرد.

شاید دلیل این مسئله، عدم اقبال عمومی و یا مقاومت عامه‌ی مردم در اثر تبلیغات سوء برخی افراطیون بود که به علت عدم شناخت از این تکنولوژی جدید، آن را عامل کفر و شیطان معرفی می‌کردند. همین مسئله موجب شد که در سال ۱۲۷۹ هجری‌شمسی، مظفرالدین شاه دستور روشن ساختن فضای بارگاه امام هشتم را دهد که دلیل آن، بخشیدن جلوه‌ای مذهبی به روشنایی برق بود.

شاید ریشه فرستادن صلوات در هنگام روشن شدن لامپ در همین واقعه نهفته باشد که برای شیطان‌زدایی! از برق انجام شد و هنوز هم در فرهنگ عامه ما وجود دارد.

به هر صورت باز هم تا چند سال بعد لامپ‌های برق، خیابان‌های عمومی شهر‌های ایران را روشن نکرد. با وجود آنکه برخی از منابع، افتتاح نخستین کارخانه برق عمومی را به سال ۱۲۸۴ هجری شمسی در شهر تهران و به حاج امین‌الضرب منسوب می‌دانند، اما بر اساس اسناد متقن تاریخی، این شهر اولین‌های ایران یعنی تبریز بود که نخستین بار یکی از خیابان‌هایش با نور چراغ برق روشن شد.

داستان اولین روشنایی معابر ایران

باید گفت که شهر تبریز به واسطه نزدیکی به اروپا، دروازه ورود بسیاری از فناوری‌های جدید به کشور بوده است. قاسم خان والی یکی از مشاهیر تبریز و آذربایجان بود که تحصیلات خود را در مدرسه‌ی “سن سیر” پاریس به پایان رسانده بود. قاسم خان کسی بود که بسیاری از اولین‌های کشور را در تبریز ایجاد کرد که یکی از مهمترین آن‌ها برق بود. نصرت‌الله فتحی در کتاب”مجموعه آثار قلمی ثقه‌الاسلام” می‌نویسد: “قاسم خان امیر تومان معروف به والی اولین کسی است که قبل از آغاز مشروطه به تبریز چراغ برق آورده و در حوالی مغازه‌های مجیدالملک نصب کرده بود”.

رضازاده شفق نیز در کتاب “شیخ محمد خیابانی” اضافه می‌کند: وقتی قاسم خان امیر تومان به آذربایجان فابریک (کارخانه) چراغ الکتریک آورد، در استانبول چراغ‌ها را با نفت روشن می‌کردند.

در واقع نخستین امتیاز کارخانه‌ی برق ایران در سال ۱۲۸۱ هجری شمسی یعنی حتی سه سال قبل از پایتخت کشور، به نام قاسم خان والی صادر شد. این کارخانه برق دایر بود تا اینکه در جریان درگیری‌ها سال ۱۲۸۷، کارخانه برق منهدم شد و از بین رفت.

این حرکت قاسم خان، نخستین تلاش در زمینه تولید، انتقال و توزیع برق برای استفاده عمومی در کشور بود. در حالی که ایجاد روشنایی برق در کاخ گلستان و حرم رضوی جنبه اختصاصی داشت و عموم مردم از این امکانات هیچ سودی نمی‌بردند. در واقع، این قاسم خان بود که برق را در تبریز به خانه‌ها و خیابان‌ها آورد.

نخستین خیابان ایران که روشنایی برق داشت

بهروز خاماچی در کتاب “شهر من تبریز” می‌نویسد: کوی حرمخانه یکی از معروفترین و قدیمی‌ترین کوی و برزن‌های تبریز است که درب خروجی عمارت عالی قاپو یا شمس‌العماره برای حرم شاهی در سمت شمالی آن قرار داشت.

همچنین درب تاریخی باغمیشه، مغازه‌های مجیدالملک و عمر مغازالاری در آن وجود داشت و امروزه دنباله بازار کفاشان در جهت شرقی از کوی حرمخانه آغاز می‌شود و پشت عمارت استانداری واقع شده است.

در مغازه‌های مجیدالملک یا همان کوی حرمخانه چندین کتابخانه، چاپخانه و دفتر روزنامه‌ها، داروخانه شفا، مسجد، باشگاه ورزشی (زورخانه گیو) و … وجود داشت. می‌توان گفت آنچه به عنوان خیابان مجیدی یا مغازه‌های مجیدالملک از آن یاد شده همان کوی حرمخانه است که امروزه از درب باغمیشه شروع شده و در پشت استانداری آذربایجان‌شرقی امتداد یافته و وارد بازار کفاشان (باشماخچی بازار) می‌شود.

چند نکته حائز اهمیت در خصوص این خیابان یا کوی، وجود دارد. در آن زمان کوی حرمخانه دارای اهمیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی خاصی بوده است. اهمیت سیاسی حرمخانه به دلیل وجود مرکز سیاسی آن زمان، یعنی عمارت حکومتی دارالسلطنه تبریز بود که ولیعهد قاجار و حاکم آذربایجان، محمدعلی میرزا در آن اقامت داشت. همچنین این مکان، یکی از ورودی‌های بازار تاریخی تبریز بود که در زمانه خود بزرگترین و پررونق‌ترین بازار ایران محسوب می‌شد.

به علاوه به دلیل وجود چاپخانه و کتابخانه و …، این محل نوعی مرکزیت فرهنگی را نیز دارا بود. مجموعه این عوامل باعث شده بود که این مکان هم محل تجمع مردم عادی باشد و هم پاتوقی برای روشنفکران آن زمانه گردد و همین امر نوعی مرکزیت اجتماعی نیز به محل مذکور بخشیده بود.

اهمیت مذهبی بازار تبریز نیز بر کسی پوشیده نیست به طوری که در خصوص کوی حرمخانه باید گفت که درب دوم کاخ عالی قاپو نیز در این محل قرار داشت که برای ورود عموم مردم به‌خصوص در ایام محرم و برگزاری مراسم عزاداری در حضور ولیعهد وقت بود؛ بنابراین جای تعجب نداشت که چنین محلی برای نصب چراغ‌های روشنایی معابر که نمادی از ترقی و پیشرفت محسوب می‌شد، انتخاب گردد. با سقوط حکومت قاجار و به دنبال سیلاب سال ۱۳۱۳ هجری شمسی و آتش‌سوزی عمارت عالی قاپو، کوی حرمخانه ارزش و اعتبار سابق خود را از دست داد، اما در سال‌های اخیر شهرداری تبریز نسبت به ساماندهی این کوی و مرمت ابنیه آن اقدام کرده و شرکت توزیع نیروی برق تبریز نیز تاسیسات هوایی شبکه برق را به زمینی تبدیل نموده که گامی مهم در احیای بافت تاریخی این کوی می‌باشد.

مطالب مرتبط