کتک زدن کودکان مانند خشونت‌های شدید، بر رشد و شکل‌گیری مغز آنان تاثیر می گذارد

بر اساس پژوهش محققان دانشگاه هاروارد، کتک زدن کودکان می‌تواند همچون خشونت‌های شدید، بر رشد و شکل‌گیری مغز آنان تاثیر بگذارد.

این پژوهش، دریافته است کودکانی که مورد آزار جسمی قرار می‌گیرند در برخی از نواحی مغز خود که معمولا به علایم خطر و تهدید واکنش نشان می‌دهد، فعالیت عصبی بیشتری دارند.

پژوهشگران با ادامه تحقیقات موجود درباره فعالیت بیشتر بخش‌هایی از مغز کودکانی که تجربه سوءاستفاده و آزار داشته‌اند، دریافتند که در کودکانی که کتک خورده‌اند نیز واکنشی مشابه فعال می‌شود.

کتک زدن، شکلی از تنبیه بدنی و به معنی استفاده از نیروی جسمانی برای ایجاد تجربه درد یا ناراحتی در کودک است؛ حتی اگر شدت آن کم باشد. چنین تنبیهی در بیش از ۱۳۰ کشور دنیا قانونی است و در بعضی شرایط خاص، در برخی نقاط بریتانیا هم مشروع تلقی می‌شود.

 

اسکاتلند، تنها کشور بریتانیا است که کتک زدن کودکان را کاملا ممنوع کرده است ولی در انگلستان، ولز و ایرلند شمالی، والدین یا قیم کودک قانونی مجازند کودک خود را تا حدی که «تنبیهی معقول» تلقی شود، کتک بزنند. این حد، با در نظر گرفتن سن کودک و شدت کتکی که او تجربه کرده است، تعیین می شود و در غیر این صورت، این که معلمان، کارمندان مهدکودک، کارمندان نظام آموزشی و پرستاران بچه‌ که به صورت خصوصی استخدام شده‌اند، کودک تحت مراقبت خود را کتک بزنند، غیرقانونی است.

پژوهش هاروارد که نشریه «سوسایتی فور ریسرچ این چایلد دولپمنت» منتشر شده است هشدار می‌دهد که تنبیه بدنی، با ایجاد اختلالاتی در سلامت روانی نظیر اضطراب، افسردگی، مشکلات رفتاری و اختلالات سوءمصرف مواد مخدر هم ارتباط دارد.

این تحقیق اطلاعات جمع‌آوری شده از ۱۴۷ کودک بین ۱۰ تا ۱۱ ساله را که تجربه کتک خوردن را داشتند، بررسی کرده است. کودکانی که اشکال شدیدتر خشونت را تجربه کرده بودند، از پژوهش مستثنی شدند.

به هر کودک، تصاویر متفاوتی از بازیگران با چهره «ترسناک» یا «خنثی» نشان داده شد و یک اسکنر، فعالیت مغز آنان در واکنش به هر چهره را ثبت کرد. نتایج این اسکن‌ها تحلیل شدند تا تشخیص داده شود آیا آن چهره‌ها در فعالیت مغز کودکانی که کتک خورده‌اند در مقایسه با کودکانی که چنین تجربه‌ای نداشته‌اند، الگوی متفاوتی را ایجاد می‌کنند یا خیر.

نویسندگان تحقیق نوشتند: «در سراسر گروه نمونه به طور میانگین، چهره‌های ترسناک نسبت به چهره‌های خنثی فعالیت بیشتری در بسیاری از نقاط مغز ایجاد کردند… و در واکنش به چهره‌های ترسناک در برابر چهره‌های خنثی، در کودکانی که کتک خورده‌ بودند، نسبت به کودکانی که تجربه کتک خوردن نداشتند، فعالیت بیشتر چندین نقطه از قشر پیش‌پیشانی مغز مشاهده شد.»

آن‌ها افزودند: «هیچ نقطه‌ای در مغز نبود که فعالیت آن هنگام دیدن چهره‌های ترسناک و خنثی، بین کودکانی که مورد سوءاستفاده و آزار قرار گرفته‌ بودند و کودکان کتک خورده، متفاوت باشد.»

پروفسور کیتی ای مک‌لافلین، محقق ارشد این تحقیق و دبیر آزمایشگاه رشد و اضطراب در واحد روانکاوی دانشگاه هاروارد، گفت: «می‌دانیم احتمال این که کودکانی که خانواده‌هایشان از تنبیه بدنی استفاده می‌کنند، به اضطراب، افسردگی، مشکلات رفتاری و سایر اختلالات روانی مبتلا شوند بیشتر است اما بسیاری از افراد فکر نمی‌کنند که کتک زدن نیز نوعی خشونت است.»

او گفت که این یافته‌ها همراستا با سایر تحقیقاتی که روی کودکانی که اشکال شدید خشونت را تجربه‌ کرده‌اند انجام شده است. وی افزود: «گرچه شاید ما تنبیه بدنی را به عنوان شکلی از خشونت در نظر نگیریم اما واکنش مغز کودک به این کار، با سوءاستفاده و آزار، فرق خاصی ندارد.»

جورج کورتاس، نویسنده اول پژوهش و دانشجوی دکترا در دانشکده تحصیلات عالی هنر و علوم دانشگاه هاروارد، گفت: «این یافته‌ها با پیش‌بینی‌های دیگری که درباره عواقب احتمالی تنبیه بدنی اظهار شده‌اند، همسو است. با تشخیص مسیرهای عصبی مشخصی که نحوه واکنش به تنبیه بدنی در مغز را نشان می‌دهند، حتی می‌توانیم بگوییم که این نوع تنبیه ممکن است برای کودکان مضر باشد و راه‌های بیشتری نیز برای تبیین و تحلیل آن وجود دارد.»

این محققان اشاره کردند که یافته‌های آن‌ها به این معنی نیست که تنبیه بدنی «بر تمام کودکان به یک شکل» اثر می‌گذارد و این احتمال که «کودکان در مواجهه با ناملایمات احتمالی،  نسبت به آن مقاوم شوند» هم وجود دارد.

آقای کورتاس افزود:‌ «اما پیام مهم این است که تنبیه بدنی خطری است که می‌تواند در رشد کودکان مشکلاتی احتمالی به وجود آورد یا آن‌ها را افزایش دهد و والدین و سیاستگذاران، با پیروی از اصل احتیاط باید به سمت کاستن از رواج این عمل گام بردارند.»

سخنگوی اجماع ملی برای جلوگیری از ظلم به کودکان (NSPCC) گفت: «دلایلی واضحی وجود دارد که تنبیه بدنی به رفاه کودک آسیب می‌زند و با نتیجه‌های ضعیف‌تر و دستاوردهای کمتر فرد در کودکی و بزرگسالی ارتباط دارد. ما تمام والدین را تشویق می‌کنیم تا برای تربیت کودکان خود و نشان دادن درست و غلط به آن‌ها، از روش‌های جایگزین با رویکردهای مثبت تربیتی مثل تعیین حدومرزهای مشخص و آشکار برای کودکان، بهره جویند.»

مطالب مرتبط