دوازده استراتژی رشد یک کسب و کار

توسعه یک کسب و کار، اگر مهم‌ترین وظیفه واحد بازاریابی نباشد، یکی از مهم‌ترین وظایف آن است. با این حال، بسیاری از مدیران بازاریابی به دلیل توجه بیش از حد به وظایف روزمره‌شان، از این وظیفه استراتژیک و بلندمدت غفلت می‌کنند

ماتریس آنسوف، یکی از اصلی‌ترین ابزارهای طراحی استراتژی‌های توسعه‌ای است که طبق آن، یک شرکت می‌تواند با کمک یک یا تمام این چهار استراتژی، کسب و کارش را توسعه بدهد:

  • استراتژی نفوذ در بازار
    در این استراتژی با کمک ابزارهایی مثل تخفیف، تبلیغات، جشنواره فروش و غیره، فروش‌ محصول فعلی‌مان را در بازارهای هدف فعلی‌مان افزایش می‌دهیم
  • استراتژی توسعه بازار
    در این استراتژی با گسترش شبکه‌های توزیع خود، وارد بازارهای هدف جدیدی می‌شویم که قبلا در آنها حضور نداشتیم
  • استراتژی توسعه محصول
    در این استراتژی، با بهبود محصولات فعلی‌مان یا معرفی محصولات جدید، کسب و کارمان را توسعه می‌دهیم
  • استراتژی تنوع‌بخشی
    در این استراتژی وارد کسب و کارهای جدید می‌شویم و سبد سرمایه‌گذاری‌مان را متنوع می‌کنیم

 

علاوه بر این چهار استراتژی اصلی، برای توسعه کسب و کارمان می‌توانیم از هشت استراتژی دیگری که فیلیپ کاتلر آنها را در کتاب هشت راه برنده شدن، توضیح داده است نیز استفاده کنیم. این هشت استراتژی عبارتند از:

  • افزایش سهم بازار محصولات اصلی و سودآورمان
  • توسعه پایگاه مشتریان شرکت از طریق جذب مشتریان جدید بیشتر، افزایش رضایت و وفاداری مشتریان کنونی و کاهش نارضایتی و عدم تکرار خرید مشتریان کنونی
  • افزایش محبوبیت و معروفیت برند کنونی‌مان و سپس استفاده از آن برای معرفی محصولات بیشتر
  • ارائه محصولات و خدمات جدید و خلاقانه
  • ورود به بازارهای بین‌المللی از طریق سرمایه‌گذاری در آنها یا صادرات به آنها
  • خریدن رقبا یا ادغام شدن با آنها
  • کسب شهرت از طریق پایبندی به مسئولیت‌های اجتماعی
  • ارائه محصولات خاص به سازمان‌های دولتی و غیرانتفاعی

 

همچنین کاتلر در کتاب هشت راه برنده شدن می‌نویسد، توسعه‌ای مطلوب است که این سه ویژگی را داشته باشد:

  • پرسود باشد و سودآوری شرکت را در بلندمدت افزایش دهد
  • منافع بلندمدت مشتریان و جامعه را مدنظر قرار دهد
  • به منابع طبیعی و محیط زیست، کمترین آسیب را وارد کند