شرکت Mahle آلمان موتوری طراحی کرده است که بدون نیاز به آهن‌ربای دائمی، و به کمک القای غیرتماسی سیم‌پیچهای روتور را میچرخاند

در قلب موتورهای الکتریکی مورد استفاده در خودروهای الکتریکی همواره از عناصر نادر خاکی به عنوان هسته مگنت و آهن‌ربای دائمی استفاده میشده و این وابستگی باعث شده است که همه تولیدکنندگان خودرو، چشمشان به چین بعنوان بزرگترین فروشنده این مواد استراتژیک باشد.
محض اطلاع ۹۷ درصد خاکهای نادر جهان از چین تامین می‌شود و‌ چین از ۲۰۱۰ صادرات ان را محدود کرده است که هم قدرت‌نمایی کرده باشد و هم انحصار را تقویت کند. این موجب افزایش ۷۵۰درصدی قیمت نئودیمیوم و ۸۰۰درصدی دیسپروزیوم شده است.
ولی این عناصر اونقدر هم نادر نیستند و اتفاقا معادن زیادی دارند ولی پروسس انها بخاطر رگولیشن سهل‌گیرانه محیط‌زیستی و ارزانی نیروی کار فقط در چین انجام میشود. با اینحال همه کشورها متفق‌القول هستند که این انحصار باید برداشته بشه وگرنه حیات و ممات برخی صنایع در کنترل چین خواهد بود.
این باعث شده برخی از تولیدکنندگان نظیر بی ام و و رنو موتورهای خود را بدون مگنت بسازند. راستی اینم بگم که مگنت‌ها بدلیل همون تماس جزیی که می‌بایست با بدنه داشته داشته باشند هزینه تعمیرات و نگهداری را به شکل قابل توجهی بالا میبرند و این کلا باعث شده بازار تشنه هر نوآوری باشد.

حالا شرکت Mahle آلمان موتوری طراحی کرده است که بدون نیاز به آهن‌ربای دائمی، و به کمک القای غیرتماسی سیم‌پیچهای روتور را میچرخاند که البته چیزی اختراع نشده است و این قضیه جدیدی نیست. نکته مهم طراحی خاص این شرکت و بهره‌وری بالای ۹۵ درصد این موتور است که در کنار عدم استفاده آن از خاکهای نادر ضمن پایین آوردن قابل توجه قیمت، با مکانیزم القایی خود هزینه نگهداری و تعمیرات را بشدت کاهش می‌دهد. اون بهره‌وری ۹۵ درصد خیلی مهم هست و الان فقط در ماشینهای مسابقه فرمول E چنین عملکردی داریم.
https://mahle.com/en/news-and-press/press-releases/mahle-develops-highly-efficient-magnet-free-electric-motor–82368
پیش‌بینی شده است که این موتور ظرف ۲ سال آینده
بتواند به تولید انبوه برسد ولی معلوم نیست با کدام خودروساز در حال کار است یا خواهد بود.
نکته مهمی که این خبر را برای من ارزشمند کرده است فرآیند نوآوری و توسعه فناوری است. در ده‌ها توییت گفته‌ام که توسعه خودروهای الکتریکی به یک تفسیر آغاز مرگ نفت است ولی هرموقع استدلالی
در این خصوص میکنم با انبوهی از توضیحات مواجه میشم که آقا خاکهای نادر و کبالت و نیکل و مس کم هست و رشد نمایی تولید خودرو الکتریکی چند سال دیگر قطع میشود و از این قبیل… این استدلالها غلط نیستند ولی بشدت مشکل نزدیک‌بینی دارند و ساختار بازار فناوری-محور را غلط فهم می‌کنند.
فشار بازار یکی از کلیدی‌ترین محرک‌های نوآوری است و هروقت یک عامل تهدیدکننده بروز میکند میزان نوآوری چندین برابر می‌شود، مثال خوب آن همین وضعیت واکسن کووید است که مسیر چند ساله معمول، چند ماهه! طی شده است و گفته میشود سرریز دانشی آن حتی منجر به توسعه خارج از چارچوب واکسنهای
دیگر نظیر واکسن ایدز خواهد شد!
هر مانعی در مسیر توسعه و همه‌گیری خودروهای الکتریکی و هیدروژنی و کلا هرچیزی بغیر از موتور صد و اندی ساله احتراق داخلی، باعث خواهد شد که یک نوآوری جدید برهم‌زننده کل بازی را عوض کند.
این دینامیک در مورد قیمت نفت هم صادق است، برخی گمان میکنند که
اگر نفت زیر ۲۵ دلار بیاید ماشینهای بنزینی باز قدرت میگرند و این ناقض الگوی توسعه نمایی خواهد شد! ولی دقت کنید که قطار «خودروی الکتریکی» در سرازیری افتاده و دیگه کسی به این راحتی جلودارش نیست.
کلا بنظر من هرگاه چنین موانعی نظیر کمبود کبالت بروز میکنند در واقع ما با فرصتی چندین میلیارد دلاری روبرو هستیم که میتوانیم بجای نق زدن سوار موج آن شده و از آن بهره‌مند شویم.
افراد معمولا هرچه عمیق‌تر می‌شوند کمتر قطعی صحبت می‌کنند، ولی من بعنوان یک فرد با دانش سطحی ولی باورمند به توان نوآوری بشر، حدس قویم میزنم که ما تا پایان ۲۰۲۷ به ۳۰۰ میلیون خودروی الکتریکی و هیبریدی خواهیم رسید.
شما (دولت، دانشگاه، کارآفرین و فناور و شهروند) فکر میکنید کجای این بازی خواهید ایستاد، تماشاگر و بازنده یا جزئی از پازل نوآوری؟

نوشته : مسعود زمانی

مطالب مرتبط